بدون عنوان
اینو کجای دلم بزارم............. مریضی بده خیلی بد ولی خب (خدا یه لحظه گوشتو بگیر) من یه جورایی از سرماخوردگی خوشم میاد انگاری بعدش آدم سبک میشه البته درستش هم همینه جایی خونده بودم که وقتی زکام میشیم یعنی سمومی که در مغزمون هست داره خارج میشه ، حالا....... و من الان سرماخورده ام حسابیییییییییییییی ولی الان حسش نبود اول همسری بعد پسرم و حالا که اونها شکر خدا بهتر شدن من جبرانشون رو کردم و الان دارم بیهوش میشم ، آشپزخونه پر ظرفه نشسته است ، طبقه بالا رو هم باید مرتب کنم...... اما بهترین کار اینه که برم بخوابم. همسر نازنینم هم الان نشست توی هواپیما ، ان شاالله که به سلامت برسی عزیزم ...
نویسنده :
یه مادر
14:19